شهادت  امام حسين ع  و يارانش، داستان امروز تک تک ما است. درست است که در سال 61هجري، در يک نيمه روز، آن هم در بيابان تفتيده و داغ و گمنام کربلا، اتفاق افتاد و به دور از چشم ما بود. اما درونمايه آن قلب و دل ما است. ما در زندگي هر روز و هر ثانيه ميتوانيم، در يک کارزار انتخابي، امام حسين ع باشيم يا يزيد ابن معاويه. چرا که آنها خط کش و نماد انسانيت بودند، ازفضيلت تا رذيلت، از بينهايت خوبي ها و بي نهايت زشتي ها، که در امتداد و مقابل يکديگر قرار داشتند. با اينکه اکثرا يزيدي هستيم! ولي دوست داريم، ما را حسيني بدانند. چه در زندگي شخصي و چه در زندگي اجتماعي! چه در معادلات سياسي و اقتصادي بين المللي. اول از همه، خدا را مظلوم و شهيد مي کنيم! در حاليکه خداوند مي فرمايد: هرچه خوبي داريد من داده ام، و هرچه بدي داريد از دست خودتان است، ما اصرار داريم آن را مع کنيم. هرچه بدي و فقر را به خدا نسبت مي دهيم، و هرچه موفقيت و ثروت و قدرت داريم، آن را نتيجه تلاش و زحمت خود  ميدانيم. پس اولين قرباني اين کارزار انتخاباتي، نفس لوامه و مطمئنه ما است که به دست: نفس اماره شهيد مي شود: در حاليکه ميدانيم. با ذبح شرعي وجدان خود، و ناديده گرفتن حق خداوندي، راه براي جنايات ديگر هم باز مي شود! همسر و فرزندان يا پدر و مادر، بعنوان هسته اوليه و دريچه ارتباط ما با ديگران، قربانيان بعدي اين کارزار هستند. ما انتخاب مي کنيم تا براي راحتي خود، به آنان را ظلم کنيم! از کودکي بر سر پدر و مادر خود، فرياد مي زنيم. پدر و مادر ما سلطان هم باشند، توي سرشان مي زنيم! و فرمان مي دهيم. اما خود را به جهالت سپرده، فکر مي کنيم خيلي زرنگ هستيم که: آدمهاي بزرگي را با يک تشر، به اجراي دستور خود وادار مي کنيم: برايمان غذا و لباس مي اورند، بدون اينکه چيزي از ما بخواهند! متاسفانه اين روال را ادامه مي دهيم: حتي در بزرگسالي، چرا که قدرت شيرين است! از اينکه ديگران را مطيع خود کنيم، لذت مي بريم. هرچه بزرگتر شويم دامنه: تعديات و ظلم ما بيشتر مي شود! در جواني نه تنها برپدر و مادر مي تازيم، حتي دولت و نهاد هاي جهاني و عمومي را هم، به سرنگوني تهديد مي کنيم! جنبش دانشجويي يا انقلاب جوانان! به راه انداخته، به همه زور مي گوييم! با اينکه مي دانيم آنها مقصر نيستند. زيرا اگر مقصر بودند، مثل خودمان با ما رفتار کرده! ما را سرجاي خود مي نشاندند! امروزه هنر هم به کمک ظلم و ستم آمده! هنرمند نا متعهد  ظلم را، با بزک کرده و رنگ آميزي مي کند: تا مجسمه عدل و داد از ان بسازد. مجسمه هايي که بعد از قرني، به دليل برده داري و ظلم و فساد، از بالاي سکوها به زير کشيده شده! به قعر رودخانه ها انداخته مي شود. براي همين در اسلام، مجسمه سازي و صورتگري مکروه است. زيرا که صورت ظالم را معصومانه، يا قهرمانانه به شکل مظلومي از آب در مي اورد. و هميشه  تحسين تماشاگر را بخود جلب مي کند. سينماي هاليوودي که جن و پري، موجودات نامحسوس را هم محسوس مي کند: تا ظالم را مظلوم جلوه داده، جاي قاتل و شهيد را عوض کند. جاي جاي زمين ما، پر از ظلم و جور است، ولي رسانه ها آن را تمدن، و انسان هاي با فرهنگ معرفي مي کنند. زيرا که اولين قرباني يعني خدا را ناديده گرفته، همه جا روح خود را، به شيطان فروخته اند. اما، امام حسين ع به ما ياد داد هميشه: شاکر خداوند باشيم، حتي لحظه اي که همه ياران خود را از دست داده، و با کسي که سرما را از تن جدا مي کند، روبرو هستيم بگوييم (رضا بقضاوک) راضي هستم به سناريوي نوشته خدا. زيرا برخلاف تمام داستانها، که سناريوي آن را به دست خود مي نويسيم، سناريوي اصلي را خدا نوشته. ادامه مطلب.

پيش بيني هايي که درست نبود!

کاپيتولاسيون و مقابله به مثل

جانمايه داستان امروز ما

مي ,کنيم ,هم ,خدا ,هرچه ,ظلم ,مي کنيم ,آن را ,مي شود ,پدر و ,در زندگي

مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

خدمات آنلاین این راه من بود مطالب اینترنتی مطالب اینترنتی گوجه باغي vahidmyth99 fanosgerafik وبلاگ مذهبی مطالب اینترنتی دنیای فیزیک ودبیرعبدی ولیک چالی